به نامی سرچشمه هستی
ولی امروز یک روز خیلی خوب و دل نشینی برای سرگشته بود سرگشته توی بارون وبرف آرامش داره نمی دونه علت اش چیه.
سرگشته توی بارونی یک حس دیگه ای داره و فکر می کنه که بارون بهش انرزی می ده حالا نمی دونم اینجوری هست یا نه ولی فکر می کنه که اینجوری هست .
امروز با خواهرش و برادراش توی برف رفت برای عکاس به یکی از پارک های شهراش خیلی احساس آرامش می کرد واصلا متوجه موقعیت مکان و زمان نبود خلاصه خیلی لذت برد تو اونجای که من خوندم همه انسان ها یک مکان خاص برای خودشون دارن ولی ممکنه ندون توی اون مکان احساس آرامش خاصی دارن ممکنه اون ممکن رو ندون ولی حتمی همچین مکانی دارن که توش احساس آرامش دارن و خواسته یا ناخواسته برای فکر کردن یا مواقع که انسان خسته است به اونجا پناه می برن .
سرگشته تو این روز برفی یک سری عکس گرفت که بعد لینک اش رو می ذارم فعلا این رو تقدیم می کنم به نیم ها دیگر (حالا پیدا کنید پرتقال فروش را )
الان زیاد حال خوش آیندی ندارم ولی یک حسی می گفت به سرگشته باید روی این مورد یک صحبت بشه.
به نظر شما اگر فراق نبود توی وصال لذتی بود !
سلام ! من یه وبلاگ طنز دارم