مگه می شه عشق نباشه !‌

امروز به وب لاگ یکی از نازنین ها سر زد سرگشته .به در خواستی  که کرده بود که مطلب جالبی توش بود. و خوشحال هست که به همچین شخص نازی آشنا شده.

 سرگشته برای بعضی از آد م ها دعا می کنه که با عشق بازی می کنن و نمی دون دارن چه می کنن عشق یک راه رسیدن به ملکوته کسای که باعشق بازی می کنن نمی دونن چی کار می کنن و سرگشته دعا می کنه که خدا ببخشدتشون

سعیدنازنین عشق سن نداره باور کن الان هم اگر می گن که نمی دونم دختر باید با پسر چهارسال تفاوت سنی داشته باشه یک دلیل برای نظر خودشون هست  ( می شه یک جای قرآن رو به من نوشن بدید که گفته باشه دختر باید ۴ یا ۶ سال فاصله سنی داشته باشه در این مورد مثال نقض توی تاریخ اسلام هست یک نمونه اش خدیجه وحضرت محمد  -این در این زمینه )

در مورد سن عاشق شدن :
تا اونجای که من نمی دونم و می گن سن تکلیف ۱۵ سال که منظور  همه چیز اش کامل هست (البته از دید من )و توی جامعه ایران ۱۸ سال یعنی یک فرد بالغ و داری عقلی کامل  حالا شما می گی من ۱۹ سالم و یک دانشجو بیش نیستم و حق ندارم عاشق شم این حرف ات از روی عقل است ولی عشق کاری به عقل نداره و کسی که عاشق می شه حرف اش ورفتاراش وهمه چیز اش حرف دلشه حالا شما می خواهی چیز که مربوط به دل می شه رو به عقل توصیف و تفسیر کنی ! (یکم روش فکر کن )


بذار سرگشته یکم در مورد علت عاشق به جنس مخالف بگه :
ببین نازننین عشق چند تا مرحله است (این از دید سرگشته است) . یکی از مراحل عاشق شدن واقعی رد کردن مرحله عشق خاکی است البته عشق خاکی هم غلت است چون ما عشق جسم نمی شیم عاشق روح طرف می شیم و ( این تیکه رو اون های که همدیگه رو واقعا دوست داشتن و می فهمن )‌ ببین وقتی تو عاشق کسی باشی یا خیلی دوست اش داشته باشی حتی اگر چندین کیلو متر ازت فاصله داشته باشه می دونی الان نارحته ویا خوشحال و...  وحتی اون می تون بفهمه تو چه حسی داره و اگه نیم دیگر ات باشه که مثل آب خوردن می تونی بهش یکی بشی وحتی بفهمی به چی فکر می کنی (اگه شما بتونی ذهن معشوق خود رو بخونی حتمی شما نیمه گم شده هم نیست اید)  و اون هم همین طور و اصلا نمی تونید به هم دروغ بگیید نه اینکه از ارده شما ها خارج باشه نه چون وقتی که دروغ بگی اون متوجه می شه یا اگه اون دروغ بگه تو متوجه می شی.

داشتم از عشق خاکی می گفتم (منظور از عشق خاکی منظور خود جسم نیست مراجعه به پاراگراف قبل) چطوری برات بگم ببین نازنین !

سرگشته چندین بار دل بستن رو امتحان کرد و هر بار فکر می کرد این شخص خودشه ولی نبود و سرگشته از کنده شدن دل اش ناراحت بود و هیچ وقت هم نمی تونه اون دل بستگی ها رو فراموش کنه و فکر سرگشته فکر می کنه که هیچ کس نمی تونه این کار رو انجام بده  و اگر می گه من کردم  فقط نمی خواد به یاد بیاره !‌

و کسای که منکر عشق شدن (منظور فقط عشق خاکی نسیت ) بزرگترین دروغ گو است

 یک سوال می کنه سرگشته از کسای که می گن عشق وجود نداره آیا تو از هیچ کس تو دنیا دوست نداری که حتی سرنوشت اش یکم برات مهم باشه یا اینکه تو برای اون مهم باشی ! یا اینکه یکی برای چند لحظه خوش ات بیاد اینه ها نشونه های از عشق است یا مثلا  یک عروسک داری که دوست اش داری چرا دوست اش داری !؟ اون که فقط چند متر پارچه است ابر ! چون توی ذات ات دوست داشتن قرار داره  

این هم داستان توی تاریخ داریم که فلانی عاشق شد و از این صحبت ها حالا نه به این شکل ولی حتمی یک چیزی بوده یا مثلا عشق حضرف ابراهیم به پسراش (اسماعیل ) و نمونه های دیگه که توی قرآن هست .بگذریم

سرگشته بارها دل بست ولی هر کدوم به شکلی تموم شد و بار اول گفت خدایا آخه چرا باید اینجوری می شده ولی دریغ که نمی دونست که اگر اینجوری می شد غیر ممکن بود به سرچشمه ۰۰۰۱/ میلیمتر نزدیک می شه ! توی فراق آدم خیلی چیزها یاد می گیره توی تنهای !

تا حالا شده فکر کنید بدبخت ترین آدم دنیا هستی اگه یکم فکر کنی می بنینی که نه تنها بدبخت نیستی خوشبخت هم هستی (این رو نمی تونم بگم چون خودت باید روش فکر کنی)‌

اگه قرار بود تو به کسی دل بدی شک نکن باید اینکار رو می کردی حالا به این نه ولی به یکی دیگه توی همین سن که هستی این اتفاق می افتاد! و بعضی وقت ها به یک شخص مشخص توی یک زمان مشخص باید تو به یک شخص دل ببندی تا یک چرخ رو بچرخونی بدون اینکه متوجه بشی همیشه به بظاهر عمل نگاه نکن الان اگه به کسی دل دادی بخاطر اینکه ناراحت هستی و فکر می کنی دنیا رو ازت گرفتن منکر می شی چون دنبال یک مرحم برای زخم دلت می گردی! همون کاری که سرگشته  کرد و بعد متوجه شد که باید اتفاق می افتاد تا دیده اش عوض یشه وبتونه یک نظر قطعی بده ! 

یک گروه از انسان ها هستن می گن که ما امتحان می شیم تا خودمون رو بهتر بشناسیم توی این امتحانات شک می کنیم و اگه تونستیم خودمون رو بشناسیم و شک رو به ایمان تبدیل کنیم موفق شدیم ودیگه روی این مورد هیچ وقت شک نمی کنیم و به امتحان بعد می ریم و انقدر امتحان می شیم و بعد از چند مرحله دیگه می دونی که شک کردن و چرا گفتن نه تنها خوب نیست بلکه باعث می شه از خودمون درو بشیم وقتی خودمون رو بشناسیم می تونیم بقیه رو حس کنیم و بفهمیم وقتی محیط رو حس کردیم و امتحان شدیم به وجو سرچشمه عشق پی می بریم کسی که بتونه به اون برسه دیگه هیچ نیاز دنیوی و اخروی نداره چون جزی از اون می شه و ....

یک ام فکر کن من نمی تونم همه چیز رو مستقیم بگم (ولی این  رو مطما باش اگه عاشق نمی شدی به همین راحتی نمی تونستی منکر یا تایید اش کنی ) قدیمی ها می گن شنیدن کی بود مانند دیدن تا وقتی یک چیز رو تجربه نکنی نمی تونی بگی کار درستی یا غلتیه !‌

 ولی این رو بدون سعید نازنین باید می شد تا خودت رو بهتر بشناسی و ببینی آیا خوب هستی یا بد (منظور از خوب وبد چیزی دیگر است - هیچ کاری بد نیست ذات همه چیز پاکه چون همه چیز مال خداست- در مورد هیچ چیز بد نیست هم منظور ذات اش هست نه حالا بگید سرگشته گفته هیچ چیز بد نیست بریم علی علی )‌.

در مورد دیونه - دیونه از نظر ما دیونه است و ما از نظر او دیوانه ایم ومن از نظر شما

توی امتحانی که می شی فکر می کنی که شکست خوردی ولی بعد متوجه می شی که باید شکست می خورد تا قبول بشی.

خیلی پیچ تو پیچ نوشت ام و خواب زده بودام امیدوارم متوجه بشی !
یک پیشنهاد از طرف سرگشته به خواننده نازننین :
اگه توکل کنی همیشه موفق می شی حتی توی شکست چون شکست یک پیروزی است اگه شکست نبود مزه پیروزی حس نمی شد



نظرات 3 + ارسال نظر
تبعیدی دوشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:29 ب.ظ http://tabeidi.blogfa.com

عشق خنده حسرت و خواری عاشق نشوید اگر توانید.

ممنون از نظر ات نازنین

اگه اجازه بدی لینک وب لاگت رو بذارم توی چون از وب لاگت خوشم اومده

موفق باشی

سرگشته

مسعود سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:03 ق.ظ http://www.massoudx12.blogsky.com

سلام خوبی دوست عزیز

بهت تبریک میگم وب لاگ جالبی داری

پیش منم بیا !

مســـــعود از وب لاگ جادوهای ویندوز

ممنون از لطفا باشه اگه اجازه بدی لینک وب لاگت رو بذارم توی وب لاگ سرگشته

موفق باشی
سرگشته

کتکله جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:01 ق.ظ http://katakalle.com

سلام ! من یه وبلاگ طنز دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد