سکوت و رضایت

به نام سر چشمه هستی  

 

به قول سیاوش قمیشی :

سکوت ام از رضایت نیست

دل ام اهل شکایت نیست

 

تا کی باید سکوت کرد !!!

هر چی ساکت باشی فکر می کنن خری ؟

 

بذارید از مراسم عزاداری حسینی شهر نی ریز (یکی از شهرهای اطراف شیراز ) بگه سرگشته :

 

یکی از دوست ام که رفته بود نی ریز می گفت که اونجا حالت قبلیه ای داره و چند تا خانواده بزرگ هست که هر کدومشون توی یک هیات هستن و........... حالا اینها مهم نیست بذارید جای باحالا رو براتون بگم

 

می گفت این نازنین که مثلا اگه 4 تا آخوند توی این شهر هست دست های عزادرای این شهر به این 4 تا خونه های این آخوندها می رفتن به چه شکل براتون می گه .

 

می گفت که خونه ندارن این ها که قصر دارن یک در که نداشت خلاصه یک هیات از یک در وارد می شه و دور حوض خونه این حاج آقا طواف می خورن و بعد از اون در می رن بیرون وجالب تر از همه این که حاج آقا توی ایون خونشون می شین ان و از این پارناول حسینی دیدن می کنن و با کلی بادی گارد و از این حرف ها (یک مقایسه با قرون وسطا کنید ) بعد یک چیز که می گفت تعجب می کرد سرگشته پرست اش آخوندها بود !!

 

می گفت یک پدری پسر اش رو اورد و گفت :

 حاج آقا یک دست رو سر پسر من بکشید تا بی نصیب نباشه

 

ای قلم زن بزرگ این چه وضعی آخه این ها که از قوم موسی بدترن که ما رو با اون همه عظمتی که توی تاریخ داشتیم و هنوز داریم آخه چرا باید گرفتار یک سری پیر خرفت باشیم که از اسلام اصول ظاهری اش رو یاد گرفتن .

 

 

ولی هر چیزی یک عمری داره . امروز توی یکی از کتاب فروشی های شهرسرگشته با یک نفر روبه رو شدم که می خواست دست الهه قمشی رو ببنده می گفت که هر چقدر باخوان جلوی حقیقت رو بگیرن بدتره می شه !!

 

حقیقت اسلام خیلی زیباست ولی حیف که منجی اسلام انسان های سطحی نگر هستن

ای کسای که می گین که جلوی حقیقت اسلام رو نگرفتن ؟ پس چرا مدام دراویش رو تحت تعقیب و کنترل قرار می دن

 

آدم دروغ گو همیشه از حقیقت می ترسه !

 

بذارید یکم از این مراسم عزاداری حسینی یا پارنوال براتون بگم :

 

این المی هست که جلوی هیات می برن و روش پرنده و پارچه و از این حرف هاست رو می گم !

 

حالا اگه این پارچه ها و پرند ها و دست رو وردارید فقط یک چهار چوب می مونه که شکل سلیب داره !!!

(سرگشته مخالف مسیح ایت نیست ولی این ها حقایق هستن )

 

یا نمی دونم این الم هست که یک چوب دراز رفته توی هوا منظور این یکی چی !!!

باز متاسفانه این هم مال مسیحی هاست و بر می گرده به قرون وسطا

 

یا پیراهن مشکی که می پوشید اگه اشتباه نکنم پیامبر اسلام رنگ لباس مشکی رو مکروه اعلام کردن و باز متاسفانه مسیحی ها برای مراسم مذهبی شون از رنگ لباس مشکی استفاده می کنن !

 

و رنگ لباس مشکی از اویل حکومت صفویه وارد اسلام شد یا همین زنجیر زنی و ......... بعد از حکومت صفویه بود

 

حرف برای گفتن زیاده

یا علی

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 01:43 ق.ظ http://www.tavakoli.blogsky.com

سلام
اگه هفته ای یه بار به وبلاگ من سر بزنی خیلی خوبه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد