-
فکر می کردم
پنجشنبه 12 آبانماه سال 1384 15:14
به نام مهربان نمی دونم چرا دارم آپ تو دی می کنم چیزی برای گفتن نیست زمانی فکر می کردم با دوستان خیلی فاصله دارم اما فهیمدم فاصله من تا دوستانم از زمان نیز کمتر است زمانی فکر می کردم با دوستان غریبه هستم اما فهمیدم من با خود غریبه هستم زمانی فکر می کردم که باید عشق را پرورش داد اما فهمیدم که عشق مرا پرورش می دهد زمانی...
-
تصور کن
چهارشنبه 20 مهرماه سال 1384 13:37
تصور کن ا گر حتی تصور کردنش سخته جهانی که هر انسانی تو اون خوشبخته خوشبخته جهانی که تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش نیست جوابی هم صدای ها پلیس زده شورش نیست نه بمب هستی داره نه بمب افکن نه خم پاره دیگه هیچ بچه ای پاش رو روی مین جا نمی ذاره همه آزاد آزادن همه بی درد بی دردن تو روزنامه نمی خونی نهنگ ها خود کوشی کردن جهانی...
-
برگی از زندگی من
شنبه 9 مهرماه سال 1384 04:10
به نام مهربان از امروز صبح می رم گدای پیش همه عزیزام یاحق
-
آغوش خاک
چهارشنبه 6 مهرماه سال 1384 16:51
به نام مهربان وقتی دریا با تمام وجود به آغوش ساحل خودش رو می اندازه وقتی باران با شتاب به شوق رسیدن به آغوش زمین حرکت می کنه تا به آغوش زمین برسه در لحظه ای که آب به آغوش خاک می رسد با صدای که در هر بار باران باریدن و برخورد دریا به ساحل می توانید این صدا رو بشنوید تا حالا فکرکردید که این صدا معنی اش چیه .....
-
دل کوچک
دوشنبه 4 مهرماه سال 1384 01:15
به نام مهربان دل کوچک است و فقط به یک نفر می تواند عشق بورزد یا حق
-
ریل قطار
شنبه 2 مهرماه سال 1384 00:09
به نام مهربان ریل قطار دو خط موازیند ، که افق این دو خط را پیوند می دهد ! وقتی به طرف افق حرکت می کنیم که ببینم چگونه پیوند خورده اند ؟ ! می بینیم که آنها هنوز جدا از هم هستند و نا امید به افق نگاه می کنیم یا حق
-
پهنای بلندی عشق
دوشنبه 28 شهریورماه سال 1384 20:13
به نام عزیز ترین در پهنای واژه در بلندای زمان نمی توان عشق را توصیف کرد
-
اگه بارون بیاد ...
شنبه 26 شهریورماه سال 1384 16:32
به نام مهربان دلم لک زده برای قدم زدن توی بارون اگه بارون بیاد تو راه من می شی یا حق
-
جوی آب خانه تو
پنجشنبه 17 شهریورماه سال 1384 04:01
به نام عزیز اگه دیدی یک نفر پاهاش رو گذاشت توی جوی آبی که از جلوی خونه تو رد می شه مطما باش که اون منم یا حق
-
به نام عزیز
یکشنبه 13 شهریورماه سال 1384 19:02
به نام عزیز روزی خواهم رفت روزی مرا نیز فراموش می کنی ولی کسی که عاشق شد هیچ وقت فراموش نمی کند یا حق
-
مستی ستاره ها
جمعه 11 شهریورماه سال 1384 02:22
به نام مهربان امشب شب ستاره هاست ، همه ستاره رو در یک صف منظم می بینم همشون باهم مثل هم با درخش زیبای که دارن شاد خندان هستن به هم و همه جا بوسه می زنن دیگه جسم ستاره ها تحمل این همه درخشندگی و زیبای رو نداره. ستاره ها گرد هم اومدن ، دیگه جا و مکان خودشون کنار گذاشتن و برای نماینده کردن درخشندگی بقیه ستاره ها سعی می...
-
اگه می شد ...
چهارشنبه 9 شهریورماه سال 1384 23:53
به نام مهربان اگه می شد به گذشت برگشت شما بر می گشتی یا حق
-
حرف جوی آب
شنبه 5 شهریورماه سال 1384 01:38
توی اتوبان نشستم کنار جوی آب و به صدای جوی گوش دادم جوی آب از تولد باشکوه خود می گفت. زمانی که دوباره به دنیا قدم گذاشت. از زمانی که یک قطره شده بود و به یک قطر دیگر پیوست. زمانی که تبدیل به جوی از آب شد. و از شوق زمانی که به دریا خواهد پیوست سخن می گفت. امشب شب عشق بازی است شب عشق بازی با یار است تا طلوع آفتاب عشق...
-
نگاهی بر دیوار اتاق
پنجشنبه 3 شهریورماه سال 1384 15:34
-
موهای ماه خانوم
پنجشنبه 27 مردادماه سال 1384 23:14
به نام سرچشمه هستی دیشب تا اومدم بخوابم دیدم ماه موهاش رو انداخت روی تخت خوابم هرچی گفتم بابا بی خیال انگار نه انگار می دونست من از موهاش خوشم میاد برای همین موهاش رو پخش کرده بود روی تخت خوابم. دیگه چاره ای نبود من هم خوابیدم روی موهاش و باز اون یک دست دیگه از موهاش رو پخش کرد روی تخت خوابم و یک مدت با موهاش با من...
-
بازی
یکشنبه 23 مردادماه سال 1384 19:37
به نام سرچشمه هستی امروز حرف زیاد هست چون یک مدت سایت قطع بود lllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllll اول خاک بوده یا عشق ..................................................... دیروز... عروسک بازی و ماشین بازی امروز... عشق بازی ---------------------- آب یا خاک یا...
-
کلید چراغ
چهارشنبه 19 مردادماه سال 1384 21:28
با چشمای بسته از خواب بلند می شه و دنبال کلید چراغ می گرده اما اگر چشاش رو باز کنه می بینه که دیگه روز شده
-
راه و قدم
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1384 15:03
راه تو دور و قدم های من کند
-
مورچه
چهارشنبه 5 مردادماه سال 1384 23:29
به نام سرچشمه هستی شنیدید می گن هیچ جا خونه نمی شه دقیقا همینه دیروز که از دیار یار دور بودم در خاک دیگه ای که سرچشمه از عشق و زیبای به همراه شاهکارهای معرفت بود یک صحنه غریب دیدم که جای فکر زیاد داره : دیروز یک مورچه داشت یک مورچه مرده را می کشید پیروز و موفق باشید یا حق یک سوال بی ربط شما کدوم رو بیشتر دوست دارید...
-
حرف
سهشنبه 28 تیرماه سال 1384 02:47
اونی که بیشتر حرف می زنه کمتر اهل عمل هست مثل من
-
شاپرک
جمعه 24 تیرماه سال 1384 23:09
می دونی چرا شاپرک انقدر دوست داشتنی ؟ چون صبر کرده تا زیبا شده من هم صبر می کنم
-
حضور....
جمعه 24 تیرماه سال 1384 13:41
حضور نداشتن به معنی نبودن نیست
-
آبی مهربان
یکشنبه 19 تیرماه سال 1384 03:04
به نام سرچشمه هستی آبی پیوسته و آرام آبی زلال وشفا بخش آبی جلال دهند دل و جان طبیعت اما اگر.... آب از پیوستگی و آرام اش خارج شود آب ناخالص می شود آب جلال دهنده اگر سرعت اش زیاد بشه قدرتی مخرب خواهد شد آب شفا بخش و زلال اگر برای مدت زیادی ساکن باشه در یک زمان آلوده خواهد شد زلال و شفا بخش و آرام و جلا دهنده دل ها باشید...
-
آبی باید بود
جمعه 17 تیرماه سال 1384 01:39
آبی باید بود تا توان زندگی کرد
-
محرمانه
سهشنبه 14 تیرماه سال 1384 01:57
محرمانه ترین خبر خبر عاشقیه
-
دیوانه
دوشنبه 13 تیرماه سال 1384 03:38
امروز یک عزیز بهم گفت دیوانه چرا ! چون دنیا برام هیچ ارزشی نداره چرا ! چون انسانیت رو به پول نمی بینم چرا ! چون خونم کوچیکه مثل قلبم چرا ! چون یک دست لباس که رنگش آبی بیشتر ندارم چرا ! چون ساده زندگی می کنم چرا ! چون قلبم خونمه چرا ! چون زیبای رو در چهره نمی بینم چرا ! چون هر کاری خودم به پسندم می کنم چرا ! ...
-
زندگی
دوشنبه 13 تیرماه سال 1384 00:49
زندگی خیلی ساده و پیچیده است اما آدم ها سخت می گیرند
-
وقتی که...
یکشنبه 12 تیرماه سال 1384 02:07
وقتی چیزی که بده همیشه بده و اگه خوب باشه همیشه خوب اما آ د م ها ...
-
شطرنج
پنجشنبه 9 تیرماه سال 1384 01:47
ساده ترین و خطرناک ترین مهره شطرنج عشقه پس مراقب باش
-
ورق ۱۴
چهارشنبه 8 تیرماه سال 1384 03:36
به ورق یک برگ اضافه شد ورق چهاردهم ورق عشق