عقل یا احساس

به نام سرچشمه هستی

 

تا حالا شده که بین دل و عقل گیر کنی و ندونی باید چی کار کنی گیج و مبهوت باشی و ندونی چی درسته یا چی غلت و باید چه کرد توی این مواقع تصمیم گیر خیلی سخته !

 

وای که اگر برای آدم همچین موردی پیش بیاد قبلا یک نازنین به سرگشته گفته بود که نمی دونم چی درسته و چی غلت اون موقع درست متوجه نمی شدم ولی حالا می فهم ام اون نازنین چی می گفت !

 

شما بودید بین احساس و عقل کدوم رو انتخاب می کردید؟

تاحالا اصلا فکر کردید اگر توی یک موقعیتی قرار بگیری و ندونی چی درسته و چی غلت به فکر می کنی چه واکنشی نشون می دی !

 

سرگشته عقیده دار اگر دیگه نه راه پیش باشه نه پس بهتره به هر کاری که می کنه ایمان داشته باشه و به خداتوکل کنه

 

ای کاش می دونست سرگشته کاری که می کنه درسته یا غلت آیا روی کارام تاثیر می ذاره یا نه

 

این آف رو یکی از بچه ها گذاشت :

khoda be hameye fereshte ha dastoor dad ke too behesht jam beshan ta behtarin fereshtaro entekhab kone vali behtarin fereshte ja moond chon dasht in off ro mikhoond

 

 

وای که چقدر گیج شدم جز تو امیدی نیست کمک کن به سرگشته

یک سخن زیبا

به نام سرچشمه هستی

 

 

 

الان سرگشته داشت درس اش رو می خوند و توی درس اش با یک مکالمه یا نمی دونم شعر زیبا رو به رو شد سرگشته گفته پیش خودش حیف که این رو یک یاد آوری نکنه ! سرگشته خواهشی که از شما داره این که با تامل این متن رو بخونید :

 

جوانی گفت : از دوستی سخن بگو  !

پیامبر پاسخ داد:

دوست تو ان است که پاسخگوی نیازهای توست . او مزرعه ی سرسبز است که با امیدوعشق در آن بذر می افشنانی و با سپاس آن را  دور می کنی

 

سخن از: جبران خلیل جبران

 

واقعا زیباست جای هیچ توضیحی هم نداره ولی حیف که همه دوستی ها و دوست ها بر این پایه نیستن .

 

کعبه بتکده بهانه است مقصد مقصود توی.

فقط فقط تو !

به نام سرچشمه هستی

هیچ امید دیگه جز تو ندارم و فقط خودت می تونی کمک ام کنی .
دست ام رو بگیر وبهم کمک کن که الان خیلی تنهام امروز اون رقص موزن با طبیعت که روش تاکید می کنی و می گی باید انجام داد رو شروع کردم سرگشته واقعا سرگشته است !

 

یک سو امید سرگشته داشت که فکر می کرد که داره کار درستی انجام می ده ولی حالا فهمید که اشتباه کرد و اشتباه اون باعث شد که نازنین یکم مشکل بهم بزنه این اتفاق باید می  افتاد از اول تا آخر تا شاید بتونه سرگشته بهتر خودش و بقیه رو بشناسه اصلا ناراحت نیستم قفط از اینجا به بعد کاملا تنهام و...

 

سرگشته هم ناراحته و خوشحال . اول ناراحت که باعث خطا تو شد و یک ذهنیت اشتباه داشت در صورتی که سرگشته حق نداره خطا کنه چون ممکنه چندین نفر رو به خطا بکشنه !

 

خوشحال ام نازنین که یک مدت با بزرگی مثل تو بودم وازحضورت استفاده کردم هرچند که به قیمت گذافی تموم شد.

 

الان یاد خوابی افتادم که قبلا دیده بودم دقیقا هم موقعیت که دارم الان تایپ می کنم  این پاسخ به حرف تو است ای نازننین که می گی همه چیز اختیاره اگه اخیتار پس چرا من قبلا این خواب رو دیدم با همین حسی که الان دارم !

 

این یک نشونه است برای تو نازننین من توی این موقعیت باید قرار می گرفتم که بعد شروع می کردم به نوشتن وبعد یادم می اومد که خوابی در این مورد دیدم ولی اخیتاری که الان دارم البته اون هم نه به صورت کامل روی این متنه که کی مثلا  در مورد خوابی که دیده بودم می گفت ام

 

به هر حال نازننین دوران خوب وشرینی بود و اگه نمی اومدی من الان اینجا نبودم که بخوام بگم از حضور تو فیض بردم وباعث شد که سرگشته خودش رو بهتر بشناسه چند تا چیز به صورت مستقیم بهم یاد دادی باز مورد لطف قرار دادی  سرگشته حقیر رو.

 

یک ام گیج ام فقط این رو به پاس از کاری که کردی نوشتم نازننین .

برام دعا کن تا خطا نکنم و برسم

یادت نره