به نام سرچشمه هستی
شانس آوردی که عشق چشمات را کور کرده وگرنه مجبور بودی واقعیات کثیف زندگی را ببینی .
پوتین های نظامی بیرون اش واکس خورده و توش بو گند می دهد .
رفته بودم مسافرت و توی یک کتابی که به سفارش یکی از دوستان که خوندم و متاسفانه اسم کتاب و نویسنده اش یادم نیست ولی فکر کنم نواب صفوی بود
یاحق