به نام عزیز

به نام عزیز

روزی خواهم رفت
روزی مرا نیز فراموش می کنی
ولی کسی که عاشق شد
هیچ وقت فراموش نمی کند

یا حق

مستی ستاره ها


به نام مهربان

امشب شب ستاره هاست ، همه ستاره رو در یک صف منظم می بینم همشون باهم مثل هم با درخش زیبای که دارن شاد خندان هستن به هم و همه جا بوسه می زنن دیگه جسم ستاره ها تحمل این همه درخشندگی و زیبای رو نداره.

ستاره ها گرد هم اومدن ، دیگه جا و مکان خودشون کنار گذاشتن و برای نماینده کردن درخشندگی بقیه ستاره ها سعی می کردن کمتر به چشم بیان اما بخاطر این بزرگی که همه ستاره ها نسبت به هم داشتن نور بیشتری پیدا می کردن به وسعت نور می رسن و از خود بی خود می شون

شبی است که همه به جمع ستاره ها می پیوندن و می تونن حضور این مهمانی بزرگ رو توی اتاق کوچیک شون حس کنن حضور و درخشش شون همه جا حس می شه.

خودشون رو فراموش کردن و برای حضور دیگری حضور دارن و به پیش پای زیبای که قابل وصف نیست با تمام فورتنی سر به پایین می آورن و مهربون با دلی پر از مهر دست ستاره ها رو می گیره و ازشون می خواد که در این روز هم پای هم مست شن  و از حضور هم لذت ببرن.
 

ستارها خودشون مست  بودن و بعد از شنیدن این حرف مهربون مست مست شدن وسعت مستی ستارها از سفیدی گل یاس رد شده و این وسعت مدام بیشتر می شه.

ستارها می رقصن . با رقص و دیدن فورتنی بقیه ستاره ها بیشتر مست می شن .

ستارها امشب کودکی شده اند که از شیر پاک مادرشان می نوشن مست می شوند
 

 زبانم نمی تونه توصیف کنه مستی از حضور مهربون ستاره ها را   

یا حق

اگه می شد ...

به نام مهربان

اگه می شد به گذشت برگشت شما بر می گشتی  

یا حق